بازاريابي شبكهاي يا نتورك ماركتينگ نوعي شيوهٔ فروش است كه در آن كمپانيها محصولات خود را بدون تبليغات و بدون واسطه به فروش ميرسانند، و مشتريان پس از خريد در صورت تمايل ميتوانند محصولات كمپاني را بازاريابي كنند و سود بگيرند.
درآمد در بازاريابي شبكهاي هم در ازاي فروش مستقيم كالا و هم در ازاي فروش از طريق زيرمجموعه كسب ميشود.
در بازاريابي شبكهاي، بازاريابها بصورت تبليغات كلامي يا تبليغات چهره به چهره اقدام به فروش محصولات كمپاني ميكنند. سر و كار فعالان فروش شبكهاي با قانون، بدليل شباهت اين نوع از فروش، با شركتهاي هرمي ميباشد
تاريخچه بازاريابي شبكه اي
ايدهٔ بازاريابي شبكه اي از فرمول تصاعد گرفته شد، كه در صدهٔ ششم ق. م. توسط فيثاغورس و در صدهٔ سوم ق. م. توسط اقليدس در كتاب معروف «مقدمات» به جهان معرفي شد. جان پل گتي (۱۸۹۲ – ۱۹۷۶)، ثروتمند ترين مرد امريكايي در سال ۱۹۵۷ ميلادي بود، و براي اولين بار اعلام كرد كه «من ترجيح ميدهم كه از ۱٪ تلاش صد نفر استفاده كنم تا اينكه از ۱۰۰٪ تلاش خودم». اين ايده كه اهرم زدن نام دارد، امروزه پايهگذار فلسفهٔ بازاريابي شبكهاي شدهاست. اولين بار، يك شركت دوچرخه سازي در روسيه از اين ايده استفاده كرد و برنامهاي ترتيب داد كه مشتريان با پرداخت ۱۰ روبل بجاي ۵۰ روبل صاحب دو چرخه شوند اگر چهار مشتري ديگر نيز معرفي كنند. ولي فروش كمپاني بسرعت به اشباع رفت. در روسيه به آن شركت بهمني و در فرانسه به آن گلولهٔ برفي لقب دادند و صد در صد تقلب و كلاهبرداري تلقي شد.
از آن پس، سياستمداران، اقتصاد دانان و جامعه شناسان زيادي بدنبال پيدا كردن راهي بودند كه از اين ايده به نفع همه استفاده كنند.
تفاوت بازاريابي شبكه اي با شركتهاي هرمي به گفتهٔ كميسيون تجارت فدرال امريكا (FTC)، شركت هرمي شركتي ست كه به اعضايش حق كميسيون ميدهد تا افراد جديد را وارد كنند. شركتهاي هرمي محصولي را نميفروشند و پولهاي مشتريان را در يكجا جمع ميكنند و با آن كاري انجام نميدهند و در اكثر كشورهاي دنيا از جمله ايران غير قانوني هستند، چون در ازاي جذب افراد پول ميدهند و بطور اجتناب ناپذير فرو خواهند پاشيد و وقتي هرم فروپاشي كند، بجز عدهاي كه در بالاي هرم هستند همه دست خالي ميمانند يا بعبارتي پول خود را ميبازند.
FTC ميگويد داشتن محصول، قانوني بودن شركت را تعيين نميكند. بعضي از شركتهاي هرمي براي رد گم كردن، خود را شركت امال ام معرفي كرده و محصولي را در پلان خود قرار ميدهند ولي چون هدفشان فروش محصول نيست، قيمت آن بسيار بالاتر از بازار آزاد خواهد بود، يا اينكه دريافت محصول در آن شركتها مشروط به فعاليت در پلان تجاري شان است كه براي كسانيكه نميخواهند يا نميتوانند مشتري پيدا كنند، پول از دست ميرود.
دو مشخصه بارز كمپانيهاي هرمي:
انبار كردن كالا كمپاني مشتريان را وادار ميكند كه تعداد هر چه بيشتري كالا (عموماً با قيمت بسيار بالايي) بخرند تا در آمد بيشتري داشته باشند، حتي اگر نتوانند آن كالاها را به مصرف برسانند. در اين صورت افراد رأس هرم سود هنگفتي ميكنند در حاليكه محصول چنداني را به بازار ارائه نكردهاند و محصولات در زيرزمينها انبار شدهاند. عدم خرده فروشي (فروش جزء به مردم) بدليل كيفيت پايين محصولات و هزينهٔ بالاي آنها، در اغلب شركتهاي هرمي محصولات فقط بين اعضاي داخل هرم توزيع ميشود، نه بين مردم عادي بيرون از هرم
توجيه اقتصادي بازاريابي شبكهاي
شركتهاي هرمي به توليد كمكي نميكنند، و باعث پيشرفت اقتصاد جوامع نميشوند، و مشتريان نيز اگر نتوانند پلان خود را بسازند، دست خالي ميمانند. در يك فضاي ايدهآل، به كمك بازار يابي شبكهاي، كمپانيهاي توليد كننده مجال خوبي خواهند يافت تا بدون دغدغهٔ فروشِ محصولات، به ارتقاء و بهبود كيفيت كالاها يا خدماتشان بپردازند، ولي در جهان واقع، به راستي كدام توليد كننده است كه ترس از كم شدن فروش و رقابت با ساير توليد كنندگان را نداشته باشد و به ارتقا محصول و خدمات فكر كند؟ رقابت در جذب مشتري بخش مهمي از چرخه بهبود كيفيت كالا و خدمات است. در عصر الكترونيك اكثر كمپانيها رو به فروش اينترنتي ميآورند. اما گاهي فروش اينترنتي با بازاريابي شبكهاي و هرمي عمداً يا سهواً خلط مبحث ميشود، فروش اينترنتي يعني فروش كالا از طريق شبكه اينترنت، اما بازاريابي شبكهاي و يا هرمي مفهومي بسيار متفاوت است.
با هلدينگ بزرگ عطاكو در سايت atamlm.ir همراه ما باشيد.
بازاريابي شبكهاي يا نتورك ماركتينگ نوعي شيوهٔ فروش است كه در آن كمپانيها محصولات خود را بدون تبليغات و بدون واسطه به فروش ميرسانند، و مشتريان پس از خريد در صورت تمايل ميتوانند محصولات كمپاني را بازاريابي كنند و سود بگيرند.
درآمد در بازاريابي شبكهاي هم در ازاي فروش مستقيم كالا و هم در ازاي فروش از طريق زيرمجموعه كسب ميشود.
در بازاريابي شبكهاي، بازاريابها بصورت تبليغات كلامي يا تبليغات چهره به چهره اقدام به فروش محصولات كمپاني ميكنند. سر و كار فعالان فروش شبكهاي با قانون، بدليل شباهت اين نوع از فروش، با شركتهاي هرمي ميباشد
تاريخچه بازاريابي شبكه اي
ايدهٔ بازاريابي شبكه اي از فرمول تصاعد گرفته شد، كه در صدهٔ ششم ق. م. توسط فيثاغورس و در صدهٔ سوم ق. م. توسط اقليدس در كتاب معروف «مقدمات» به جهان معرفي شد. جان پل گتي (۱۸۹۲ – ۱۹۷۶)، ثروتمند ترين مرد امريكايي در سال ۱۹۵۷ ميلادي بود، و براي اولين بار اعلام كرد كه «من ترجيح ميدهم كه از ۱٪ تلاش صد نفر استفاده كنم تا اينكه از ۱۰۰٪ تلاش خودم». اين ايده كه اهرم زدن نام دارد، امروزه پايهگذار فلسفهٔ بازاريابي شبكهاي شدهاست. اولين بار، يك شركت دوچرخه سازي در روسيه از اين ايده استفاده كرد و برنامهاي ترتيب داد كه مشتريان با پرداخت ۱۰ روبل بجاي ۵۰ روبل صاحب دو چرخه شوند اگر چهار مشتري ديگر نيز معرفي كنند. ولي فروش كمپاني بسرعت به اشباع رفت. در روسيه به آن شركت بهمني و در فرانسه به آن گلولهٔ برفي لقب دادند و صد در صد تقلب و كلاهبرداري تلقي شد.
از آن پس، سياستمداران، اقتصاد دانان و جامعه شناسان زيادي بدنبال پيدا كردن راهي بودند كه از اين ايده به نفع همه استفاده كنند.
تفاوت بازاريابي شبكه اي با شركتهاي هرمي به گفتهٔ كميسيون تجارت فدرال امريكا (FTC)، شركت هرمي شركتي ست كه به اعضايش حق كميسيون ميدهد تا افراد جديد را وارد كنند. شركتهاي هرمي محصولي را نميفروشند و پولهاي مشتريان را در يكجا جمع ميكنند و با آن كاري انجام نميدهند و در اكثر كشورهاي دنيا از جمله ايران غير قانوني هستند، چون در ازاي جذب افراد پول ميدهند و بطور اجتناب ناپذير فرو خواهند پاشيد و وقتي هرم فروپاشي كند، بجز عدهاي كه در بالاي هرم هستند همه دست خالي ميمانند يا بعبارتي پول خود را ميبازند.
FTC ميگويد داشتن محصول، قانوني بودن شركت را تعيين نميكند. بعضي از شركتهاي هرمي براي رد گم كردن، خود را شركت امال ام معرفي كرده و محصولي را در پلان خود قرار ميدهند ولي چون هدفشان فروش محصول نيست، قيمت آن بسيار بالاتر از بازار آزاد خواهد بود، يا اينكه دريافت محصول در آن شركتها مشروط به فعاليت در پلان تجاري شان است كه براي كسانيكه نميخواهند يا نميتوانند مشتري پيدا كنند، پول از دست ميرود.
دو مشخصه بارز كمپانيهاي هرمي:
انبار كردن كالا كمپاني مشتريان را وادار ميكند كه تعداد هر چه بيشتري كالا (عموماً با قيمت بسيار بالايي) بخرند تا در آمد بيشتري داشته باشند، حتي اگر نتوانند آن كالاها را به مصرف برسانند. در اين صورت افراد رأس هرم سود هنگفتي ميكنند در حاليكه محصول چنداني را به بازار ارائه نكردهاند و محصولات در زيرزمينها انبار شدهاند. عدم خرده فروشي (فروش جزء به مردم) بدليل كيفيت پايين محصولات و هزينهٔ بالاي آنها، در اغلب شركتهاي هرمي محصولات فقط بين اعضاي داخل هرم توزيع ميشود، نه بين مردم عادي بيرون از هرم
توجيه اقتصادي بازاريابي شبكهاي
شركتهاي هرمي به توليد كمكي نميكنند، و باعث پيشرفت اقتصاد جوامع نميشوند، و مشتريان نيز اگر نتوانند پلان خود را بسازند، دست خالي ميمانند. در يك فضاي ايدهآل، به كمك بازار يابي شبكهاي، كمپانيهاي توليد كننده مجال خوبي خواهند يافت تا بدون دغدغهٔ فروشِ محصولات، به ارتقاء و بهبود كيفيت كالاها يا خدماتشان بپردازند، ولي در جهان واقع، به راستي كدام توليد كننده است كه ترس از كم شدن فروش و رقابت با ساير توليد كنندگان را نداشته باشد و به ارتقا محصول و خدمات فكر كند؟ رقابت در جذب مشتري بخش مهمي از چرخه بهبود كيفيت كالا و خدمات است. در عصر الكترونيك اكثر كمپانيها رو به فروش اينترنتي ميآورند. اما گاهي فروش اينترنتي با بازاريابي شبكهاي و هرمي عمداً يا سهواً خلط مبحث ميشود، فروش اينترنتي يعني فروش كالا از طريق شبكه اينترنت، اما بازاريابي شبكهاي و يا هرمي مفهومي بسيار متفاوت است.
با هلدينگ بزرگ عطاكو در سايت atamlm.ir همراه ما باشيد.